۱۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۸
کد خبر: ۵۶۶۷۵۶

یادداشت | سلبریتیسم

بسیاری از سلبریتی ها در موضوعات گوناگون نظریه می دهند و در صفحات مجازی شان، کیبورد فرسایی می کنند؛ از بحران سوریه و ریشه های فرهنگی اش بگیرید تا نجاست سگ و فلسفه احکام تعبدی در فقه شیعه!
سلبریتی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، اخیرا انصراف پی در پی سلبریتی های سینما از شرکت در مراسم افطار رییس جمهور بار دیگر توجه ها را به موضوع سلبریتیسم و نحوه تعامل صحیح روشنفکران با آنان جلب کرده است. این مساله که در سال های اخیر همواره مورد بحث و چالش میان‌ روشنفکران بوده است تاثیری مستقیم و مهم بر وضعیت فرهنگی جامعه داشته است.

نگارنده اما در خصوص سلبریتی ها سه ملاحظه انتقادی دارد که دو تا از آنها، مستقیما این بخش از جامعه را نقد می کند و مورد دیگر، ناظر به مردم است.

۱: متاسفانه بسیاری از سلبریتی ها باوجود نداشتن دانش و تخصص کافی، در موضوعات گوناگونی نظریه می دهند و در صفحات مجازی شان، کیبورد فرسایی می کنند! از بحران سوریه و ریشه های فرهنگی اش بگیرید تا نجاست سگ و فلسفه احکام تعبدی در فقه شیعه! یقینا نظریه پردازی حتی در یکی از این شاخه ها هم نیازمند پژوهش گسترده و دانش متراکم است چه رسد به این طیف وسیع و فراگیر! بنابراین نخستین اشکال که به بسیاری از سلبریتی ها وارد است، ورود فعال به موضوعاتی است که اساسا در حیطه اطلاع و تخصص آنها نیست.

قبح این موضوع زمانی بیشتر می شود که میزان تاثیر آنان را در جامعه می بینیم. به بیان روشن تر هر انسانی باید مراقب سخنانش باشد و به حیطه ای که تسلط ندارد وارد نشود اما اگر کسی به هر دلیلی در جامعه موثر تر واقع شد و نظراتش دست به دست و چه بسا منشا اثر گشت، طبعا باید دقت دو چندان کند تا مردم را به گمراهی و خطا نیندازد؛ امری که لازمه اش،  اکتفاء به حیطه تخصصی خود و احراز از ورود به حیطه های ناآشناست.

۲: صرف نظر از ورود جاهلانه به موضوعات عالمانه و نگاه عوام زده در مسائل تخصصی، نگاه قطّاعانه و با اعتماد به نفس و از موضع بالا، اشکال دیگر برخی سلبریتی هاست. به عبارت دیگر، ممکن است کسی به هر دلیلی بخواهد در موضوعات گسترده نظریه بدهد و مداخله کند. تا اینجای کار از نظر حقوقی و قانونی اشکالی متوجه او نیست اما اخلاقا موظف است اولا شفاف و روشن، مرادش را توضیح دهد و ثانیا شواهد و قرائن و استدلال های نظریه اش را بیان کند. اگر سلبریتی های ما به این سبک، مداخلات سیاسی و اجتماعی می کردند، نه تنها برای ارتقای فرهنگی جامعه مضر نبود بلکه می توانست مفید هم واقع شود اما بررسی های مصداقی نشان‌ می دهد متاسفانه بسیاری شان نه تنها استدلالی برای اثبات ایده ی خودشان یا نفی نظریه ی رقیب نمی آورند، بلکه اساسا شفاف سخن نمی گویند و به کنایه زنی و دو پهلونویسی کفایت می کنند؛ امری که حتما ضربه ی فرهنگی به جامعه می زند و پوپولیسم و موج سواری احساسی را بر رئالیسم و خردگرایی منطقی، غلبه می دهد.

اند‌ک تاملی در دو فقره بالا روشن می سازد که سلبریتی گرایی و روشنفکرستیزی چه بر سر جامعه و فرهنگ ما می آورد! کسی که کمترین دانش و تخصصی ندارد به پیچیده ترین مسائل کشور و جهان ورود می کند و بدون ارائه استدلال و شاهد، سخنی مبهم می اندازد و می رود. آن گاه صد روشن فکر و فیلسوف و نظریه پرداز باید بیایند تا بلکه تاثیر ترکش سخنان نسنجیده اش را کم اثر سازند. حال موفق بشوند یا نه، خدا عالِم است!

۳: نقد سوم مستقیما متوجه مردم است. بی پرده و صریح باید بگویم ما مردم زیست عقلانی نداریم و کنش هایمان بر اساس خرد و فرزانگی انجام نمی شود که اگر انجام می شد، دیدگاه های سیاسی یک خواننده زیر زمینی که مواضع متناقضش خود گویای میزان دانش و عقل اوست، برای ما اهمیتی نمی داشت! اگر زیست خردورزانه داشتیم، طبعا آرای فرهنگی بازیگری که نمی داند زمین دور خورشید می گردد یا بر عکس برای مان بی اهمیت می شد و یا جناح سیاسی مورد علاقه هنرپیشه ای که «یوکیا آمانو» را از یک بازیگر امریکایی تشخیص نمی دهد، اولویت سرچ های مان نبود. آری، ما مردم هم مقصریم که به جای مراجعه به متخصصان فرهنگ و اقتصاد و سیاست برای حل مشکل توسعه و تورم و آموزش به فن شناسان سینما و تئاتر و تلویزیون رجوع کردیم. به کسانی که اگر چه در هنر متخصص اند اما در امور مذکور اگر از عوام، عوام تر نباشند خواص تر نیستند!/۸۴۱/ت۳۰۳/س

علی بهاری، نویسنده حوزوی

ارسال نظرات